نمی دونم قبلا این بحثو گفتم یا نه. حالا دوباره میگم تا حتما گفته باشم!

موقع انتخاب رشته تو دبیرستان، جو حاکم می گفت برو تجربی! ولی تو لیست پیشنهادی با توجه به نمرات دوران تحصیل، پیشنهاد شد برو ریاضی.

ما هم دل رو زدیم به دریا و رفتیم. مدتی که گذشت دیدم واقعا ریاضی بهترین انتخابم بوده. یعنی تجربی و زیست و اینها به مرور ازش متنفر شدم.خلاصه خدا رو شکر کردیم بابت این انتخاب.

وقتی داشتیم برا کنکور درس می خوندیم هرکی ازم می پرسید میخوای کدوم رشته و کدوم دانشگاه قبول شی، بهش میگفتم که من نهایت تلاشمو می کنم بعد تصمیم می گیرم برم کدوم رشته و دانشگاه. نمی گم کار درستی بود یا نه ولی من اینجور بودم.

خلاصه کنکور رو دادیم و رتبه اومد و انتخاب رشته و دانشگاه هم با م و علاقه انتخاب کردیم. قبول شدیم مهندسی برق دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی!

معلم و دبیر بودن رو دوس داشتم که زدمش. ولی اول احساس می کردم علاقم به مهندسی کامپیوتر بیشتر از برقه. همین شد که تو انتخاب رشته زدم‌ اول کامپیوتر رجایی بعد برق. وقتی برق قبول شدم شاید با خودم‌ میگفتم کامپیوتر بهتر بود. ولی وقتی اومدیم دانشگاه دیدم که نه به برق علاقه دارم و خداروشکر کردم.

برای تعیین گرایش هم ابتدا الکترونیک و قدرت رو زدم. اولویت سوم و چهارم رو هم کنترل و مخابرات زدم.

باتوجه به اینکه تو‌دانشگاه ما باتوجه به معدل و تعداد واحدهای پاس کرده و ظرفیت هر گرایش، گرایش افراد مشخص میشه، ما افتادیم گرایش کنترل!

اینجا واقعا دیگه ناراحت شدم.

چون گرایش الکترونیک و قدرت بیشتر سر زبوناس و معروف تره.

خلاصه الان حدود یه ترمه که از درسای گرایش کنترل که برداشتم داره میگذره.

واقعا دیدم که بهترین گرایشی که می تونستم بیام همین کنترل بوده.

اینجا بود که بازم خداروشکر کردم.

میگم گرایش کنترل عالیه و هم خیلی جذابه. فقط و فقط لازم که وقت بذارم و بخونم.

ان شالله خدا توفیق برنامه ریزی و نظم رو بهم بده.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها